اکثر دانشمندان .گذشته از آنکه به خالق خوداعتقاد دارند یانه به این باورند که
کد های {قوانین }کیهانی وجود دارند
همه چیز در کاینات بر اساس قوه های بنیادی طبیعت نظم گرفته اند
توانایی این قوه ها توسط اعدادی بنام {ثابت های بنیادی }مشخص شده است
که آنقدر حساس هستند که با تغییر اندکی باعث از بین رفتن کاینات میشوند
ما کاملا نمیدانیم که چرا ولی چنین به نظر میرسد که
قوانین فیزیک . قوانین کیهان ویا قوانین چگونگی تکامل کاينات بسیار خاص و شگفت انگیزاند
یقینأ که خاص اند و هرکسی چنین میپندارد ولی طوری خاص که اصلا گمان اش هم نمیرود
این قوانین طوری خاص اند که موجودیت ما {حیات ما} بسیار بسیار وابسته به آنهاست
بطور مثال اگر سرعت گسترش کاینات دقیقا بعد از انفجار بزرگ
به اندازه یک بر یک کوانتیلیون تغییر میکرد
{کوانتیلیون عددی با ۱۸ صفر است}
یا کایینات بگونه سریعترگسترش مینمود
ویا اینکه در خود متلاشی می شد
و هیچ چیزی شکل نمیگرفت
برای اینکه تصویری از کوچکی {یک کوانتیلیونوم حصه }داشته باشد
تمام ریگ های {سنگ ریزه های } این ساحل و تمام سواحل دنیا را در نظر بگیرید
تعداد ریگ ها تقریبا به یک کوانتیلیون دانه میرسد
در این قیاس اگر تمام ریگ ها بیانگر سرعت گسترش کاینات بعد از انفجار بزرگ باشد
نیاز به اضافه و یا کم کردن چه تعداد ریگ است تا کاینات از بین برود
فقط یک دانه {یک دانه از کوانتیلیون }
باید همینقدر دقت و ظرافت موجود باشد تا اینکه ما اینجا باشیم
بگذاریدمثالی از ثابت جاذبوی بیاوریم
خط کشی را در نظر بگیرید که به واحدات یک اینچی تقسیم شده باشد
سپس طول این خط کش را به پهنای کاینات {فاصله یی حدود ۱۴میلیارد سال نوری } امتداددهید
برای تصور و درک بهتر فرض کنید که طول خط کش محدوده ممکن برای مقدار نیروی جاذبه است
به بیان دیگر جایگاه برای قدرت نیروی جاذبه میتوانست در هر قسمتی از این خط کش باشد
اما فقط در قسمتی قرار گرفته است که دقیقترین محدوده برای حیات است
حال اگر بخواهید جایگاه جاذبه را به اندازه یک اینچ نظر به تمام پهنای کاینات تغییر بدهید
تاثیر آن بالای حیات مصیبت بار خواهد بود
چرا نیروی جاذبه نسبت به سایر قوه ها ضعیفتر است
خوب ما نمیدانیم اما میدانیم
چون حتی اگر اندکی هم قویتر میبود ستاره ها بسیار سریع میسوختند
بیشتر دوام نمی اوردند تا حیات بوجود بیاید
بجای ستاره ها کهکشان ها فقط سیاه چال ها میبودند
ما نمیتوانیم در سیاه چال زندگی کنیم
شاید در داستان های تخیلی علمی در سیاه چال زندگی شود اما در حقیقت امکان ندارد
مثالی سابقه از ستاره شناس بزرگ {یوهانس کپلر} وجود دارد
کسی که خود را با کد {عدد } دیگری مشغول سخته بود
چرا آفتاب ۹۳ میلیون مایل دورتر از زمین قرار دارد
و او چندین دهه مشغول دریافت پاسخی بود اما جوابی برایش نیافت
چرا ما انسان ها در سیاره ای در این فاصله مشخص قرار داریم
بر خلاف احتمالات دیگر
و این سوالیست که باز هم پاسخی برایش داریم
آن سیاراتی که به ستاره یی چون آفتاب نزدیک هستند بسیار داغ هستند
که فراهم کننده شرایط زیستن برای ما نیستند
و آن سیاراتی که دورتر از ستاره یی چون آفتاب قرار دارند بسیار سرد هستند
که باز هم فراهم کننده شرایط زیستن برای ما نیستند
پس ما در سیاره یی با فاصله مشخص موقعیت داریم که فراهم کننده شرایط زیست برای مان است
چنان به نظر میرسد که همه چیز بر لبه چاقو قرار داشته باشد
که اگر بخواهید قوانین فیزیک را حتی اندکی تغییر دهید
جهانی را که ما میشناسیم موجود نمیبود
من این را رد نمیکنم که ذاتی هوشمند به نحوی در عقب خلقت کاینات وجود داشته باشد
من اصلا رد نمیکنم
ساده میپرستم که اگر وجود دارد چگونه او را تعریف میکنید
آن کسی که حکومت و مالکیت آسمان ها و زمین از آن اوست
و نه فرزندی برای خود اختیار کرده و نه شریکی در حکومت و مالکیت نداشته است
و همه چیز را آفریده و آن را دقیقا اندازه گیری و کاملا بر آورده کرده است
این ها مثال های اندکی از دقت حساس وشگفت انگیز است
که برای حیات و بقای ما لازمیست
حتی همین مثال ها بر درک اینکه زمین و کاینات بر اثر تصادف بوجود نیامده کافیست
مفهوم {دقت حساس} که از قرن بیست بدینسو مورد استفاده قرار میگیرد
یکی دیگر از شواهدیست بر خلقت الله متعال است